فرقه امنیتی دایره مذاهب (قسمت یکم)
به قلم یکی از شاگردان ایلیا میم
و ما لهم به من علم ان ینبعون الا الظن وان الظن لایعنی من الحق شیئا
آنها بدون علم چنین چیزهایی میگویند و تنها از گمان خود پیروی میکنند و گمان هرگز انسان ها را در شناخت حقیقت یاری نمیدهد (سوره نجم ایه 28)
تخریب همیشه راحت تر از ساختن است و همیشه کسانی که دست به تخریب می زنند همان کسانی هستند که از ساختن و پروراندن گریزان اند. میتوان در تخریب از دهها و صدها حربه استفاده کرد. میشود شایعه پراکنی کرد، دروغ را دامن زد، از برچسبهای حساس استفاده کرد و ...
بر اساس همین الگوست که دایره مذاهب اطلاعات برای تخریب دگراندیشان و اندیشمندان ایرانی دست به هر تاکتیک و تکنیکی می زند تا بلکه بتواند اندیشه و یا چهرهای را تخریب کند و با ریختن آبروی دیگران، برای خودش آبروی نامشروع بدست آورد. با همین ایدههای طالبانی است که هر متفکر و استراتژیستی با برچسب فرقهسازی مواجه میشود.
امابه راستی فرقه چیست؟
فرقه هیچگاه به رهبران معنوی و یا متفکران و تئوریسینهایی که سعی در اشاعه فرهنگ اندیشه ورزی دارند، اطلاق نمیشود. اما سالهاست که دایره مذاهب وزارت اطلاعات به دست دوستان ما کتاب «فرقهها در ميان ما» به قلم مارگارت تالر سينگر داده است و اصرار دارد بگوید که بر اساس الگوهای استخراج شده از این کتاب، جمعیت ال یاسین یک اَبَر فرقه محسوب می شود و رهبر جمعیت سرکرده آن فرقه! مدتی روشنگری کردیم تا به گوش همه برسانیم این برچسب فرقه ای، تنها یک ترفند کثیف امنیتی است تا از حساسیت مردم و رهبران جهان از فرقه سازی در غرب و شرق سوء استفاده شود. اما اتفاق جالب تر این بود که به مرور بر اساس همان الگوهای دایره مذاهبی، با «فرقهای به شدت خطرناک و مرموز» در کشور مواجه شدیم که دچار انحرافات عمیق و گرایشات فرقه ای آشکار بود که انگار همه را به کیش خود می پنداشت.
تعریف نويسنده كتاب «فرقهها در ميان ما» از فرقه این است که کلیه اديان، حكومتهاي ديني و صدها هزار سازمان و تشكل اجتماعي در سراسر دنيا فرقه محسوب میشوند. نود درصد سازمانها، شرکتها، و موسسات و حتی ادارات و نهادها در کشورهای جهان سوم، فرقه محسوب میشوند. چون همۀ اين اجتماعات يك رهبر در رأس خود دارند، مركزيت دارند، اعتقادات ويژۀ و ایدئولوژی مذهبی خود را تبليغ ميكنند و ضد آنها را تقبيح ميكنند كه سينگر به آن ميگويد شستشوي مغزي.
فرقه درمعنای کلی این ویژگی هارا دارند :
1- افرادی است که جدا از جامعه و در ضدیت با قوانین آن هستند
2- ساختار تشکیلاتی خود کامه است که رهبر تصمیماتش را تحمیل میکند
3- رهبران تکریم را روی خود متمرکز میکنند
4- متعصب و افراط گرا هستند
5- مناسک و آداب یکسان بین اعضا برقرار است
6- در عضویت منع خروج از فرقه وجود دارد
7- خاصیت جدایی طلبی و متمایز شدن از دین را دارند
8- الگوی رفتاری درون فرقهای برقرار است
9- سلسله تاریخی دارند
-با این تعاریف، ماموران و سران دایره مذاهب وزارت اطلاعات و کلیه چیدمان های نهانی و آشکارای این ایدئولوژی منجمد، یک فرقهی افراطی و امنیتی شناخته می شود. آنان مخالفان خود را متهم به نفاق و بدي ميكنند و تفكر آزاد و آزادی بيان را مردود می دانند چرا که مصداق کامل این جمله است که فرقه یک تفکر بسته و تعصب آمیز و كور می باشد و تفکر بسته شامل باید و نبایدها و حریمهای ممنوعه و مطلق است و بنابراین اجازهی انبساط و رشد بینش و آگاهي را نمیدهد و اگر دیدگاهشان قبول نشود، مختار به مجازاتی همچون مرگ هستند. در این فرقهی امنیتی یک قانون وجود دارد و آن این است که هر نگاه جدیدی به موضوع دین، خدا و معنویت، مسائل اجتماعی و ... که تفکر طالبانی را تایید نکند باید حذف شود. بنابراین هر کاری باید کرد تا قدرت مقابله و جنگ سخت افزاری را شدت بخشید و در صوت لزوم قانون اساسی را لگدمال کرد.
-در ساختار فرقهی دایره مذاهب همه تصمیمات بر عهده سران پشت پرده است. چهره هایی که هیچگاه شناسایی نمیشوند تا در این پشت پرده ماندن بتوانند به حیات سیاسی و اجتماعی خود ادامه دهند مگر در دو حالت. شناسایی آنها از طریق ایدئولوژی و محصولات فکری آنان و دوم مهره سوخته شدن و افشای آنان از طریق پایین دستی ها یا بالا دستیهای نسوخته!
-در دایره مذاهب رسم بر این است که همه احترامها، همه ستایشها، همه نقاط توجه به بالادستیها خصوصاً سران معطوف شود. اما نه از سر احترام و نه از سر وجود یک حقیقت واقعی که در آنها قابل تحسین است بلکه این ستایشها و اکرام برای دریافت مقام بالاتر، پول بیشتر، نفوذ در سیستم و ... است.
بقیه را در ادامه مطلب بخوانید....
منبع: http://eba-monitoring.blogfa.com

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر